ژرژ باتای

|     ژرژ باتای 10 سپتامبر 1897 در شهر پویید-دُم فرانسه متولد شد.
باتای در سال 1898 با خانواده‌اش به شهر ریمس مهاجرت کرد و آنجا به مدرسه رفت. او در سال ۱۹۱۴ به کاتولیسیسم رُمی گروید، اما در سال ۱۹۲۰ ایمانش را از دست داد. او در پاریس به دانشگاه رفت و در 1922 فارغ‌التحصیل شد و به کار در کتابخانۀ ملی فرانسه پرداخت. او در این دوران به تصحیح نسخ خطی کتابی از قرون وسطی پرداخت و آن را به عنوان پایان‌نامه ارائه داد. پس از پایان تحصیلاتش برای تحصیل در رشتۀ مطالعات اسپانیایی به مادرید رفت و در آنجا با لف شستوف، فیلسوف اگزیستانسیالیست روس، دوست شد و تحت تأثیر اندیشه‌های قرار گرفت.
باتای مؤسس رسانه‌های مختلف و گروه‌های ادبی بود. او ابتدا جذب سوررئالیسم شد، اما خیلی زود با آندره برتون مشاجره کرد و از این گروه خارج شد. پس از جنگ جهانی دوم بار دیگر باتای و سوررئالیست‌ها روابط صمیمانه‌شان را از سر گرفتند. او با چند گروه‌  ضد فاشیست تندرو و کم‌عمر دیگر نیز همکاری کرده است. یکی از آن‌ها محفل کمونیستی دموکراتیک بود که از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۴ نشریه‌‌ای به نام لا کریتیک سوسیاله منتشر می‌کرد. باتای همچنین گروهی را بنیاد کرد (۱۹۳۵-۱۹۳۶) که «ضدحمله» نام داشت و کمی بعد نیز کمک کرد تا گروهی به نام «انجمن مخفی» تشکیل شود. «انجمن مخفی» در صحنۀ عمومی به عنوان «کالج جامعه‌شناسی» فعالیت می‌کرد و نشریه‌ای به نام اسیفل داشت که از ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ منتشر شد.
دامنۀ آثار باتای بسیار متنوع و گسترده بود و تصحیح‌ها، اشعار و جستارهایی دربارۀ موضوعات بی‌شمار مانند عرفان، اقتصاد، شعر، فلسفه و اروتیسم را در بر می‌گرفت. باتای را در طول حیات بسیاری از معاصرانش از جمله سارتر  نادیده گرفتند، اما پس از مرگش تأثیر بسزایی بر آثار کسانی چون میشل فوکو، ژاک دریدا و فیلیپ سولرس گذاشت. تأثیر باتای بیش از همه بر آثار پدیدارشناسانۀ ژان-لوک نانسی به چشم می‌خورد، اما در آثار ژان بودریار، ژاک لاکان و ژولیا کریستوا هم نشانی از او به چشم می‌خورد.
باتای در 9 ژوئیه 1962 درگذشت.